سخنی از حضرت سجاد علیه السلام

خدایا سه چیز مرا باز میدارد از این که خواسته ی خود را با تو در میان گذارم و  یک چیز مرابر ان وامی دارد.

فرمانی که داده ای و من در عمل به ان کندی کرده ام

کاری که مرا از ان بازداشته ای و من به انجام دادن ان شتاب ورزیده ام

نعمتی که به من ارزانی داشته ای و من در سپاس ان کوتاهی کرده ام.

این ها سه چیزی هستند که مرا باز می دارند!!!

اما نیکی و بخشش بسیار تو به کسی که روی به درگاهت اورده است و با خوش بینی به

 سوی تو می اید مرا به گفتن خواسته ام بر می انگیزد.

اینک ای معبود من این منم که بر درگاه عزت تو همچون بنده ای فرمانبردار وخوار ایستاده ام

و همچون بینوایی عیالوار  شرمسارانه دست خواهش به سوی تو دراز کرده ام.

اعتراف میکنم که در هنگام احسان تو جزخودداری از نافرمانی تو کاری نکرده ام.

اه ای معبود من ایا اقرار به گناه و کارهای ناپسند در پیشگاه تو مرا سود میدهد؟

و اعترافم به زشتکاری ها مرا از عذاب تو نجات میدهد؟

ای خداوند بزرگ و پاک من از تو نا امید نخواهم شد.  زیرا در بازگشت به سوی خود را به رویم گشوده ای.

پس به درگاهت می نالم چونان بنده ای ذلیل که بر خود ستم کرده و حرمت پرودگار خود را شکسته است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد