لحظه ی دیدار نزدیک است

 

لحظه ی دیدار نزدیک است 

من باز دیوانه ام مستم .  

 

باز می لرزد دلم  دستم . 

باز گویی در جهان دیگری هستم . 

 

 

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را  تیغ ! 

های ! نپریشی صفای زلفکم  را  دست ! 

 

و ابرویم را نریزی      دل! 

 

ای نخورده مست  لحظه ی دیدار نزدیک است.

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:11 http://mynewlifestory.blogsky.com

سلام
قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد